کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مؤید ای فلکت دایه وار پرورده
    به زیر سایه دیوار نابرآورده
    ز آفتاب و ز مهتاب کرد جامه تو
    بروز سرخ و سپید و شب سیه چرده
    رمه رمه بز و بزغاله کبود و سیاه
    بمرغزار فرو دین بر تو پرورده
    بشاهنامه ناگفته برز خامه تو
    دو صد هزار سوار است نقش ناکرده
    بمطبخ هوس و فکرت تو بی ورزش
    هزار بره ناپخته هست ناخورده
    گمان برم که بزراقی و بجلدگری
    ز کلک سنگ و گهر را تراش و بشکرده
    تراش کرده بود آرزوی زر دو هزار
    درست و نیمه برون از قراضه و خرده
    شبی بخفتی از غایت تنعم و ناز
    بهفت بستر بر پشت گاو گسترده
    بدرد خاست کمرگاه و پشتت از پیری
    که بستر زبرین بوی بود آغرده
    بخواب درهم از آنروی بر خیال و امید
    زری خریدی بر جای باش ده مرده
    بموری زر تو مرغکی برون آمد
    سرش بلعلی همچون عروس در پرده
    دو . . . ایه کرد و بلغده شد و هم اندر حال
    شکست و ریخت همانجا سپیده و زرده
    ز خواب جستی و گفتی زهی مبارک زر
    که خمره خمره ازو می کشند بر غرده
    هجات گفتم کز کاهلی و دون کاری
    سیه گلیمی چون هندوان نو برده
    غلام کنجد کاکی و قبسهای تنگ
    رهی بچهره جانانی و لب کرده
    چو چیزکی بکف آری بپوش و بستر کن
    کفن سپید کن ای زشت زنده و مرده
    ز روی طیبت گفتم بزرگواری کن
    جواب گوی بطیبت مشو دل آزرده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha