کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عطا گرفتی و شکر و ثنا نگستردی
    کسی چنین کند ای قلتبان که تو کردی
    بجای شکر شکایت نمودی از همه خلق
    نماند کسی که نیازردی و خود آزردی
    ولی نعم بشناسد سگ از تو بهتر سگ
    بدین سبب که نئی سگ بحسرت و دردی
    بشرط اینکه اگر سگ شوی مرا نگری
    لعاب در نچکانی بکاسه خوردی
    وگر سرائی پیدا کنی مرا چو سگان
    بپاسبانی گرد سرای من گردی
    دعای من بتو بر تو که مستجاب شود
    دعا کنم بتو بر تو بود که سگ گردی
    چو سگ شوی بشناسی حق ولی نعمت
    بمردمی در ازین حق شناختن فردی
    ترا بنامه بخود خواند افتخار الدین
    چرا بخدمت او دین و دل نپروردی
    تو آنکسی که به سی سال خدمت خاقان
    ز زر و سیم بریدی سپیدی و زردی
    بجز خریطه شطرنج و گنج شعر و برنج
    ز بزم خاقان چیزی برون نیاوردی
    ترا طبیبک ترسا مربی آمد و بس
    طریق دین محمد سزد که بنوردی
    بنزد من نه جوانمرد باشد آنکه ترا
    بحق بداند و با تو کند جوانمردی
    اگر نداری باور کنون حدیث مرا
    به . . . نت اندر . . . ر خران نآوردی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha