کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن سرو ناز من که خجل گشت ماه ازو
    دل برده است و در پی جان است آه ازو
    در جواب او
    آن قرص میده ای که خجل گشت ماه ازو
    «دل برده است و در پی جان است آه ازو»
    آن طاق ابروان دلارای مطبخی
    محراب جان ماست تو حاجت بخواه ازو
    خشک و تر آنچه هست به سفره نثار کن
    کاین گشنگی بلاست، الهی پناه ازو
    این ماس وا ز قلیه زنگی کجا شود
    نتوان به سعی شست چو بخت سیاه ازو
    این قرص میده، سلمه الله، دلبرست
    کاین دم ببین به سر نکند هیچ شاه ازو
    هر جا که هست بره بریان مکرم است
    در هیچ حال کم نشود عز و جاه ازو
    گر بر دل برنج غباری ز قند هست
    صوفی مستمند، تو عذری بخواه ازو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha