کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تعجب ها جلایر کرد زان ریش
    شده جویای حال آن بد اندیش
    بگفتش: ریش تو چون شد که این است
    حقیقت بوده پریاکم چنین است؟
    بگفتا: چون که هم نامم به...
    بسی او را بخواهم از دل و جان
    وز آن روزی که او با صد مشقت
    روان بر نار شد ریشش به لعنت
    سرش گویند بیرون شد از آن جا
    سگی ناگه رسیدش از گذرگاه
    بخورده بعضی گوشت و پوست رویش
    که داخل بود در آن پوست مویش
    هنوز این معجز از آن مانده باقی
    که درهر کلب ظاهر هست ساقی
    خورد هر چیز دفعش هست پرمو
    زریش او بود یک حلقه با او
    هر آن مولود گشتش نام...
    محبت آوردگه از دل و جان
    که ریش او شود مانند این ریش
    چو مارا هست این آئین و این کیش
    عفونت هم، چو از او یادگارست
    به ما زان هم دم اندر هر دو دارست
    غرض هست این حکایت حال...
    روایت شد از آن بدبخت دوران
    شهنشه چون به ظاهر دید سودست
    قبول از مدعی عرضش نمودست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha