ابوعلی حسین بن عبدالله بن حسن بن علی بن سینا، مشهور به ابوعلیِ سینا، ابن سینا، پورسینا و شیخ الرئیس (زادهٔ ۳۵۹ ه.ش – درگذشتهٔ ۲ تیر ۴۱۶، ۹۸۰–۱۰۳۷ میلادی «۳۷۰ ،۴۲۸ ه قمری» همهچیزدان، پزشک، ریاضیدان، اخترشناس، فیزیکدان، شیمیدان، جغرافیدان، زمینشناس، شاعر، منطقدان، فیلسوف، موسیقیدان و دولتمرد ایرانی و از مشهورترین و تأثیرگذارترینِ فیلسوفان و دانشمندان ایرانزمین و جهان است که به ویژه به دلیل آثارش در زمینه فلسفه و پزشکی اهمیت دارد. آثار اصلی او دو دانشنامه علمی و فلسفی جامع به نامهای کتاب شفا و دانشنامهٔ علائی، و همچنین القانون فی الطب به عنوان یکی از معروفترین آثار تاریخ پزشکی است.
نام ابنسینا، حسین و نام پدرش عبدالله که فرزند حسن و حسن فرزند علی و علی فرزند سینا بود؛ بنابراین به ابنسینا یا ابوعلی سینا ملقب شد. عبدالله پدر ابنسینا اهل بلخ بود و در زمان سلطنت نوح دوم سامانی از پادشاهان سامانی از بلخ به بخارا آمد و کارمند دارایی روستایی بنام خرمیثن شد و از ده نزدیکی بنام افشنه با دختری بنام ستاره ازدواج کرد و اولین فرزندش را حسین نام گذاشت که همان ابنسیناست. پدر و برادر ابن سینا مجذوب تبلیغات اسماعیلیه شده بودند، اما ابنسینا از آن دو پیروی نکرد. وی حافظه و هوشی خارقالعاده داشت. بهطوریکه در ۱۴ سالگی از آموزگار خود پیشی گرفت.
زندگینامه ابن سینا به روایت ابو عبید جوزجانی شاگرد ابن سینا
پدرم عبدالله از مردم بلخ بود در روزگار نوح پسر منصور سامانی به بخارا درآمد.[۲۶] بخارا در آن عهد از شهرهای بزرگ بود. پدرم کار دیوانی پیشه کرد و در روستای خرمیثن به کار گماشته شد. به نزدیکی آن روستا، روستای افشنه بود. در آنجا پدر من، مادرم را به همسری برگزید و وی را به عقد خویش درآورد. نام مادرم ستاره بود من در ماه صفر سال ۳۷۰ از مادر زاده شدم.
زندگینامه ابن سینا بر اساس تذکرۀریاض العارفین محمد هادی رضاقلی خان متخلّص به هدایت:
ابوعلی سینای بلخی قُدِّس سِرُّهُ العزیز
و هُوَ علی بن عبداللّه بن حسین بن سینا. آن جناب از معارف حکمای اسلام و مقبول عقلای ذوی الافهام است. مولد و منشاء ایشان خطّۀ بلخ بوده و غرۀ عیش همگنان از وی به سلخ تبدّل نموده. در ده سالگی حفظ قرآن و ضبط بسیاری از علوم دینیه و فنون ادبیه حاصل کرد و درهیجده سالگی فارغ التحصیل شد و در نزد امیر نوح سامانی بود. پس از بی سامانی دولت آل سامان به خوارزم شتافت و کمال تعظیم یافت و از آنجا به ابیورد آمد و به جرجان افتاد. امیرقابوس وشمگیر او را توقیر نمود. از آنجا به ری آمد. فخر الدولۀ دیلمی بر عزتش فزود. به همدان رفته، وزارت شمس الدوله پذیرفت. پس از رنجش در خانه پنهان شده بی آنکه نسخهای درنظر باشد. جمیع طبیعیات و الهیات شفا را به تقدیم رسانید. چهارماه در یکی از قلاع همدان محبوس بود و کتاب هدایه و رسالۀ حی بن یقظان و کتاب قولنج را در محبس تصنیف نمود. به اصفهان رفته حکمت علائی را به نام علاء الدوله کاکویه نوشت. شیخ ابوعلی با شیخ ابوسعیدابوالخير نيشابوري معاصربوده ويكديگررا ملاقات نموده اند.بعداز ملاقات از شيخ ابوسعيد پرسیدند که شیخ ابوعلی را چون یافتی. فرمود آنچه من میبینم او میداند و از شیخ ابوعلی پرسیدند که شیخ ابوسعید را چگونه یافتی؟ گفت آنچه من میدانم او میبیند. غرض، آخرالامر شیخ در سنۀ 427 در همدان به مرض قولنج درگذشت. تفصیل حالات و کمالات آن جناب در تواریخ مسطور است و بعضی از حالاتش خود مشهور است. اشعار نیکو از طبع شریفش سر زده. چند رباعی از او نوشته شد:
پایان زندگی
میگویند ابن سینا در سفر به همدان مبتلا به قولنج شد که که پیشتر هم به آن مبتلا شده بود و در اثر آن در روز ۲ تیر ۴۱۶ هجری شمسی درگذشت و در همدان به خاک سپرده شد.[۲۸] اما علت اصلی مرگ ابن سینا مشخص نیست. میدانیم که او مدتها از یک بیماری رنج میبردهاست. حدس زده میشود که علت مرگ او شاید سرطان روده بزرگ، آمیبیاز و … بوده باشد.
زادروز او در ایران، یعنی ۱ شهریور، روز پزشک نام گرفتهاست.
آرامگاه بوعلیسینا در میدان بوعلی سینا در مرکز شهر همدان واقع شدهاست. آگاهی بیشتر
یاداشت:
اشعار پراکنده ابن سینا بر اساس نمونه ادبیات تاجیک از صدرالدین عینی ، تذکرۀریاض العارفین محمد هادی رضاقلی خان متخلّص به هدایت و مقاله ی از خبرگزاری مهر زیر فرنام نگاهی به اشعار نو یافته ابن سینا در گنجینه فارسی قرار گرفته است.