کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روز ازل که طینت آدم سرشته اند
    بر صفحه دلم غم او را نوشته اند
    عاشق شدی، هرآینه باید جفا کشید
    بر می دهد بلی به زمین هر چه کشته اند
    ای زاهدان چو منع من از عشق می کنید
    من چون کنم که در گل من این سرشته اند
    عشق از برای زینت انسان پدید شد
    محروم ازین شرف به یقین دان، فرشته اند
    آنها رسیده اند به مقصود کین زمان
    دامان غم گرفته و خود را بهشته اند
    خون شد دلم در آتش سودایش و هنوز
    تا بر سرم چهار ز غم او نوشته اند
    در جامه دید چون تن صوفی نگار گفت
    باریکتر ازین نخ دیگر نرشته اند

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha