کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل از ما برد آن شوخ و روان کرد این زمان پهلو
    چرا کرد ای مسلمانان زیار مهربان پهلو
    به روی او برابر کرد ماه چارده خود را
    تهی کرد او شب دیگر ببین بر آسمان پهلو
    به سوی من کند پشت و دعاگو را دهد دشنام
    مرا می دارد او آری میان عاشقان پهلو
    زند پهلو به مسکینان رقیب از غایت نخوت
    بگو او را تو آن ساعت چو گویی بر خزان پهلو
    چنان در عشق آن مهوش ضعیف و لاغر و زارم
    که از روی قبای من توان دیدن عیان پهلو
    پیاده بر سر راه توام ای شهسوار من
    اگر رحمی نمی آری مزن بر ناتوان پهلو
    میاور بر دل صوفی جفا افزون ز عشاقان
    مگر او چرب‌تر داند مرا از دیگران پهلو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha