فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۳: مرا هر گه که پندی می دهد با چشم تر ناصح
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا هر گه که پندی می دهد با چشم تر ناصح نهال محنتم را می دهد آب دگر ناصح بس است این سوز در من گر نصیحت نشنود زین بس بدم هر دم نسازد آتشم را تیزتر ناصح مرا گوید که مردم را بافغان درد سر کم ده نمی دانم چه حاصل می کند زین درد سر ناصح نصیحت می کند کز خلق پنهان دار دردت را ندارد غالبا از درد پنهانم خبر ناصح بپند ناصح از خون جگر خوردن نگردم بس ز من از من بتر صد داغ دارد بر جگر ناصح گشود از پند سیل خونم از مژگان نمی دانم زبان بگشاد یا زد بر رک دل نیشتر ناصح فضولی راحتی گر بایدت از موج خون سدی ببند اطراف خود تا کم کند سویت گذر ناصح فضولی بغدادی