فضولی بغدادی
غزل ها
شمارهٔ ۴۳: چشم بگشادم ببالایت بلا دیدم ترا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم بگشادم ببالایت بلا دیدم ترا بیخودم کردی نمی دانم کجا دیدم ترا از تو در طفلی جفا می دیدم اما اندکی در جوانی محض بیداد و جفا دیدم ترا بی وفایی را نه امروز از کسی آموختی ماه من روزی که دیدم بی وفا دیدم ترا کاشکی هرگز نمی کردم گذر سوی درت دوش با بیگانه چند آشنا دیدم ترا ای دل ظالم اسیر دام زلف او شدی شکر لله در بلایی مبتلا دیدم ترا ای رقیب از دیدنت هرگز مرا ذوقی نشد غیر این ساعت که از جانان جدا دیدم ترا گر نه عاشق چه می گشتی بچشم اشکبار بر سر کویش فضولی بارها دیدم ترا فضولی بغدادی