صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۹۶۵: هوا را گر به فرمان کرده باشی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هوا را گر به فرمان کرده باشی دو صد بتخانه ویران کرده باشی دل سنگین خود گر نرم سازی فرنگی را مسلمان کرده باشی ترا آن روز دولت رو نماید که رو از خلق پنهان کرده باشی سخاوت با سخاوت پیشگان کن که با یک شهر احسان کرده باشی تنورت گرم باشد همچو خورشید قناعت گر به یک نان کرده باشی چو لاله سرخ رو از خاک خیزی اگر داغی به دامان کرده باشی هوس را عشق کردن آنچنان است که موری را سلیمان کرده باشی به عبرت زین تماشاگاه کن صلح که آتش را گلستان کرده باشی برون آرد سر از دریا حبابت هوا را گر به زندان کرده باشی اگر پیش از رحیل از خواب خیزی سفر را بر خود آسان کرده باشی ترا از حرف لب بستن چنان است که یوسف را به زندان کرده باشی نگردد خیره از خورشید تابان نگاهی را که حیران کرده باشی شود روشن ترا حال من آن روز که اخگر در گریبان کرده باشی نخواهی گرد عالم گشت صائب اگر در خویش جولان کرده باشی صائب تبریزی