صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۵۰۶: برخوری زان لب میگون که ز اندیشه او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برخوری زان لب میگون که ز اندیشه او مست شد عالم و مهرست همان شیشه او بیستون خانه زنبور شود از فرهاد کند اگر از دل شیرین نشود تیشه او از فلک چشم مدارید درستی زنهار که فتاده است ز طاق دل ما شیشه او هر که را فکر سر زلف تو بر هم پیچید شد پریخانه چین خلوت اندیشه او رخنه در بیضه فولاد کند چون جوهر دانه ء خال تو کز دام بود ریشه او دل هر کس هدف ناوک بیداد تو شد برق بیرون نتواند رود از بیشه او مرو از راه به دلجویی خالش صائب که جگرخواری عشاق بود پیشه او صائب تبریزی