صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۳۹۶: موقوف انقطاع بود اتصال من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
موقوف انقطاع بود اتصال من از خود گسستن است کمند غزال من چون ساز، گوشمال مرا ساز می کند در ترک گوشمال بود گوشمال من آبی که نیست در جگرم می کند سبیل ریحان همیشه تازه بود در سفال من در روز حشر شسته بود پاک، نامه ها گر نم برون دهد عرق انفعال من سرشته خیال من از خواب نگسلد رحم است بر کسی که شود هم خیال من بر گوهرم غبار یتیمی فزون شود چندان که چرخ بیش دهد خاکمال من از من فراغبال درین بوستان مجو کز نقش، سبزه ته سنگ است بال من با صد هزار عقده چو سروم گشاده روی کلفت می رسد به کسی از ملال من صائب چو مار سرزده پیچم به خویشتن موری اگر به سهو شود پایمال من صائب تبریزی