صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۳۵۳: کسی که می نهد از حد خود قدم بیرون
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کسی که می نهد از حد خود قدم بیرون کبوتری است که می آید از حرم بیرون دلیل راحت ملک عدم همین کافی است که طفل گریه کنان آید از عدم بیرون همیشه کوی خرابات ازان بود معمور که آید از دراو بی دماغ کم بیرون سفر اگر چه دو گام است بی مشقت نیست که ناله در حرکت آید از قلم بیرون ز مال طول امل حرص را نگردد کم ز اژدها نبرد گنج پیچ و خم بیرون اثر گذار که صد دور رفت و می آید هنوز از دهن جام، نام جم بیرون سخن شناس به حرف آورد سخنور را به پای خود گهر آید ز بحر کم بیرون شده است دست کرم خشک میوه داران را مگر که سرو کند دستی از کرم بیرون ز ماه داغ کلف می برد به آسانی کسی که از کف ممسک برد درم بیرون تمام شب جگر خویش می خورم چون صبح که بی غبار برآرم ز دل دودم بیرون ز آسمان کهنسال چشم جود مدار نمی دهد چو سبو کهنه گشت نم بیرون خراب ساقی دریا دلم که می آرد به یک پیاله مرا از هزار غم بیرون ز حلقه در جنت شود گزیده چو مار دلی که آید ازان زلف خم به خم بیرون عجب که خاک شود دست مشفقی صائب که آرد از دل احباب خار غم بیرون صائب تبریزی