صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۰۰۲: نیست آسان خون نعمت های الوان ریختن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست آسان خون نعمت های الوان ریختن برگریزان مکافات است دندان ریختن سالها گل در گریبان ریختی چون نوبهار مدتی هم اشک می باید به دامان ریختن چشمه خورشید را شبنم نیندازد ز جوش چند آب سرد بر خون شهیدان ریختن؟ تلخی منت حلاوت می برد از شهد جان آبرو نتوان برای آب حیوان ریختن با سبکروحان به سر بر، تا توانی همچو گل در کنار دشمن خود خرده جان ریختن می تواند بلبل ما از غبار بال و پر در گریبان خزان رنگ گلستان ریختن بر سر شورست اشکم، نوح تردستی کجاست تا ز چشمم یاد گیرد رنگ طوفان ریختن آنقدر موج حلاوت زد دهان او که مور می تواند قندها از شیره جان ریختن حسن را صائب گزیر از دودمان زلف نیست شمع عالمسوز را بی رشته نتوان ریختن صائب تبریزی