صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۷۰۳: ادب گذشته بر روی یکدیگر دستم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ادب گذشته بر روی یکدیگر دستم وگرنه همچو صدف نیست بی گهر دستم تهی شود به لبم نارسیده رطل گران ز بس که ریشه دوانده است رعشه در دستم جدا چودست سبو از سرم نمی گردد ز بس به فکر تو مانده است زیر سردستم گره زکار دو عالم گشودن آسان است نمیرود پی این کار مختصر دستم کنون که شمع برون آمده است از فانوس زبال و پر کف خاکستری است در دستم ز آب گوهر من روی عالمی تازه است چو خاک اگر چه تهی مانده از گهر دستم به فکر مور میانی فتاده ام صائب عجب رگی ز سخن آمده است در دستم صائب تبریزی