صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۵۵۳: خوشا روزی که منزل در سواد اصفهان سازم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوشا روزی که منزل در سواد اصفهان سازم ز وصف زنده رودش خامه را رطب اللسان سازم نسیم آسا به گرد سر بگردم چار باغش را به هر شاخی که بنشیند دل من آشیان سازم شود روشن دو چشمم از سواد سرمه خیز او ز مژگان زنده رود گریه شادی روان سازم ز شکر بشکنم خسرو صفت بازار شیرین را به ملک اصفهان شبدیز را آتش عنان سازم صلای آب حیوان می زند تیغ جوانمردش چرا چون خضر کم همت به عمر جاودان سازم به مژگان خواب مخمل می دهد جا جسم زارم را چرا آرامگاه خویش از تیغ و سنان سازم به این گرمی که من رو از غریبی در وطن دارم اگر بر سنگ بگذارم قدم ریگ روان سازم میان آب و آتش طرح صلح انداختم اما نمی دانم ترا بر خویشتن چون مهربان سازم بلند افتاده صائب آنقدر طبع خدادادم که شمع طور را خاموش از تیغ زبان سازم صائب تبریزی