صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۲۰۵: غوره من شد مویز از سردی دنیای خشک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
غوره من شد مویز از سردی دنیای خشک سوخت خون چون نافه ام در دل ازین صحرای خشک عالم خاک از وجود تازه رویان مفلس است برنمی خیزد گل ابری ازین دریای خشک چشم بی اشک و دل بی آه زیر گل خوش است زهر می بارد زروی ساغر و مینای خشک ساده لوحی بین که پیش برق بی زنهار عشق هیزم تر می فروشد زاهد از سیمای خشک چون قلم برداشته است ازمردم دیوانه حق نی چرا درناخن من می کند سودای خشک زهد را خون درجگر از باده گلرنگ کن آتش تر می کند درمان این سرمای خشک کشتی ماشد بیابان مرگ چون موج سراب قطره زد از بس که هر جانب درین دریای خشک ازنهال او که چندین میوه تر میدهد قسمت صائب چرا گردید استغنای خشک ؟ صائب تبریزی