صائب تبریزی
غزل 5001 - 6000
غزل شمارهٔ ۵۱۱۹: گر چه دارد تلخی زهر اجل جام وداع
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر چه دارد تلخی زهر اجل جام وداع برامید مرگ می نوشم به هنگام وداع آخر بیماری جانکاه می باشد هلاک اول هجران جانسوزست انجام وداع حیرتی دارم که چون خواهم سفر کردن ز خویش ؟ تیره شد عالم به چشمم بس که از شام وداع دروداع دوستان از بس که تلخی دیده ام می روم از خویش هرکس می برد نام وداع دوری جانان بود از دوری جان تلختر درشمار زندگانی نیست ایام وداع همچو شمع صبحگاهی در شبستان جهان تا نفس را راست کردم بود هنگام وداع بیقراران درسفر بی اختیار افتاده اند چون سپند از من مجو صائب سرانجام وداع صائب تبریزی