طبیب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۸: در آن گلشن که گلچین در بروی باغبان بندد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در آن گلشن که گلچین در بروی باغبان بندد نمی دانم بامید چه بلبل آشیان بندد خدنگش رخنه ها در استخوانم کرد وحیرانم که تا کی در کمینم آسمان زه در کمان بندد چو شد بیرون ز کف فرصت چه کامی یابم از وصلش زهی حسرت که نخل من ثمر فصل خزان بندد حریم خاص عشقست این که از غیرت نگهبانش زهر کس در گشاید بر رخش اول زبان بندد طبیب خسته کی دل می تواند بر تو بست ای مه که در کوی تو خود را برسگان آستان بندد طبیب اصفهانی