طبیب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷: از غم لیلی بوادی گرچه مجنون میگریست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از غم لیلی بوادی گرچه مجنون میگریست گر رموز عشق دانی لیل افزون میگریست رفته در محفل سخن از آتشین روئی که دوش شمع را دیدم که از اندازه بیرون می گریست خون از چشم آشنا میریخت در بزم وصال وای بر بیگانه کانجا آشنا خون می گریست آه درد آلود را در دل نهفتم شام هجر آسمان از بسکه از بیم شبیخون میگریست دیده خونبار ما بود آنکه در محفل طبیب هر زمان در حسرت آن لعل میگون میگریست طبیب اصفهانی