طبیب اصفهانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳: زچشم خونفشان خویش دارم چشم از آن امشب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زچشم خونفشان خویش دارم چشم از آن امشب که از اشگم روان سازد بکویش کاروان امشب مگر در بزم ما آن آتشین رخسار می آید که ما را همچو شمع افتاده است آتش بجان امشب بعزم رقص در محفل کمر چون بست می گفتم که یک عاشق نخواهد برد جانی از میان امشب تپیدنهای دل از حد گذشت امید آن دارم که تیر ناز او را سینه ام گردد نشان امشب نباشد فرصت حرفی ز جوش گریه ام ورنه شکایتها بسی دارم زبخت سرگران امشب عیان شد زنده رودی هر طرف از چشم گریانم طبیب افتاده ای دیگر بفکر اصفهان امشب طبیب اصفهانی