سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۳۶۶: عهد کردم ز جهان کام نگیرم هرگز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عهد کردم ز جهان کام نگیرم هرگز جم شود ساقی و من جام نگیرم هرگز جای اگر دوزخ اگر جنت اگر اعراف است تا نبینم رخت آرام نگیرم هرگز بسته ام عهد ز آغاز، پریشانی را که چو زلف تو سرانجام نگیرم هرگز تا نبینم ز کریمان دل و جان سوخته ای پخته ای از طمع خام نگیرم هرگز تن پرستان جهان را نشوم همبازی انس با عام کالانعام نگیرم هرگز هر ستم کز تو رسد داد نخواهم گفتن هر چه من می کنم انعام نگیرم هرگز وعدهٔ دادن اگر روز قیامت باشد عهد کردم که زکس وام نگیرم هرگز هرگزش با تو سعیدا به زبان می گویم دلبری را که به دل نام نگیرم هرگز؟ سعیدا یزدی