سعیدا یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱: جامع رشک جنان فیض اثر دیدیم ما
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جامع رشک جنان فیض اثر دیدیم ما گوییا در شام دنیای دگر دیدیم ما سقف جامع با سراجات منیرش بی گمان آسمان و کوکب و شمس و قمر دیدیم ما واعظان در هر طرف سرگرم وعظ خویشتن سرخوش از ذکر خدا دیوار و در دیدیم ما باخبر با بی خبر را اندرین دارالامان بی خبر از خویش و از حق باخبر دیدیم ما وعدهٔ فردا مهیا در دمشق امروز بود فیض شامش را فزون تر از سحر دیدیم ما اندرین معبد ره فیض است باب و روزنش در دل هر بیدلی از حق نظر دیدیم ما نور احمد از مزار حضرت یحیی مبین همچو بینایی ز مردم در بصر دیدیم ما قاپوی جنت سعیدا نیست جز باب البرید اهل غفران را از این در، در گذر دیدیم ما سعیدا یزدی