آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹۲: بیچاره بلبلی، که نبیند رخ گلی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیچاره بلبلی، که نبیند رخ گلی مسکین گلی، که نشنود آواز بلبلی گستاخی رقیب، اثر التفات تست بر خود زبان خلق ببند از تغافلی ماهی و، چون لبت، نشکفته است غنچه یی؛ سروی و، چون خطت، ندمیده است سنبلی غافل مشو، ز حال گدایان کوی عشق؛ تاهست از متاع خجالت تجملی تا کار ما و سنگدل ما کجا رسد؟! او را ترحمی نه و ما را تحملی! یا رب چه گفت غیر، که از بهر کشتنم خنجر بکف گرفته و داری تأملی؟! ای گل شکفته باش، که چون آذر از غمت در بوستان عشق، ننالیده بلبلی آذر بیگدلی