آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۲۷: گر روی تو بینم و بمیرم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گر روی تو بینم و بمیرم سهل است، باین گنه مگیرم جز نام تو نیست بر زبانم جز یاد تو نیست در ضمیرم من فاخته ام، تو سرو یعنی تو آزادی و من اسیرم افتم اگر از پیت عجب نیست تو محتشمی و من فقیرم گر بردارند سر بتیغم گر بشکافند دل بتیرم سر از قدم تو بر ندارم دل از مهر تو بر نگیرم هست از غمت ای جوان فراغت از سرزنش جوان و پیرم صبح عید است، یا ز جانان آورده بشارتی بشیرم؟! یا باد صبا ز خاک آن کوی افشانده به پیرهن عبیرم؟! گر در همه کار بیدلم، لیک در دادن دل، بسی دلیرم گر پند دهی بمنعم از عشق آذر، بخلاف ناگزیرم! کاین پند ز کس نمی پسندم وین منع ز کس نمی پذیرم آذر بیگدلی