آذر بیگدلی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۷: بی تو چو می در قدح ریزم و شکر بجام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی تو چو می در قدح ریزم و شکر بجام خون بود آن در جگر، زهر شود این بکام قد چو فرازی بباغ، رخ چو فروزی ز بام سروی و سرو بلند، ماهی و، ماه تمام! بر سر کویت مریز، خون مرا کی رواست کشتن صید حرم، خاصه به بیت الحرام؟! روز و شب از شوق وی، بر سر راهم که کی؛ قاصد فرخنده پی، آید و آرد پیام صید گه عشق راست، خاصیتی کاندرو؛ صید که زیرک تر است، زودتر افتد بدام! یار چو عمر از برم، رفت شتابان بلی یار ندارد وفا، عمر ندارد دوام خنده کنی چون ز لطف، شانه زنی چون بزلف؛ حقه ی گوهر کجا؟ طبله ی عنبر کدام؟! گر طلبم وصل تو، کشتنیم ؛ کز ازل، خون رخت شد حلال، وصل توام شد حرام! غیر ز شوق وصال، خنده زنان روز و شب آذر از اندوه هجر، گریه کنان صبح و شام آذر بیگدلی