اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۸۲: چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از هم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه سرخوشم که ندانم دل و کباب از هم چه بیخودم که ندانم گل و شراب از هم بهار جلوه شوخ که گشته عالمگیر بتان کرشمه نمایند انتخاب از هم به دامن مژه دستی زدم چه دانستم که تیغ او نکند فرق خون و آب از هم شمیم برگ گل و گوشه نقاب از من فروغ آینه ماه و آفتاب از هم سواد شوخی طفلان نمی شود روشن به رنگ گل بربایند اگر کتاب از هم چو آب می گذرند اهل دل ز یکدیگر نه همچو کینه پرستان به آب و تاب از هم اسیر دلکده بی تکلفی از تو رسوم ساختگیهای شیخ و شاب از هم اسیر شهرستانی