اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۷۳۵: با لبش همزبانیی کردم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با لبش همزبانیی کردم مردم و زندگانیی کردم یک صبوحی زدم به یاد کسی صبح را باغبانیی کردم گرد نسیان به خاطر افشاندم صید راز نهانیی کردم آرزوها به دل گره شده بود دیدمش جانفشانیی کردم رفته بودم ز خاطر همه کس بر دل خود گرانیی کردم حرفی از دفتر جنون خواندم دعوی نکته دانیی کردم گرد راه فتادگی گشتم با فلک هم عنانیی کردم بی محابا زدم بر آتش اسیر در صف دل جوانیی کردم اسیر شهرستانی