اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۸: بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی یاد قامتش دل بیتاب من مباد چون سرو خوشخرام نباشد چمن مباد معشوق دیگران گل بر باد رفته است شوخ است نغمه گوشزد کوهکن مباد وقت اجابت است و دل شب دعا کنم جز خار گلستان تو در پیرهن مباد اشکم رساست از ته دل می کنم دعا در خلوت وصال تو راه سخن مباد آتش فروز دل نشود گر خیال او یک برگ شعله در چمن سوختن مباد اسیر شهرستانی