اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۱۶: ز بسکه هر طرف از خاطرم غبار نشست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز بسکه هر طرف از خاطرم غبار نشست نمی توان به سر راه انتظار نشست فتاده ای که ز امداد بیکسی برخاست شکفته رو به سر خاک اعتبار نشست گرفت آینه گل در کنار(و) شبنم ریخت کشید ساغر می نقش نوبهار نشست غبار یاس به تعظیم رفتنش برخاست کسی که آمد و در بزم روزگار نشست ریاض شکر بخندد از این ترانه اسیر که نقش سجده ام آخر به کوی یار نشست اسیر شهرستانی