اسیر شهرستانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۱: هر دل از یاد تو مرغ چمن را زخود است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر دل از یاد تو مرغ چمن را زخود است حسن دمساز خود و عشق نظریاز خود است کفر و دین عاقل و مجنون همه رسوای دلند هرکه دیدیم در این آیینه غماز خود است شاید افسانه خویت ز تپیدن شنود چون خموشی دل ما گوش بر آواز خود است می رسد از چمن آینه آشفته چو گل می توان دید که غارتزده ناز خود است دل ما فال تپیدن زد و در خون غلطید برق بسمل زده شوخی پرواز خود است برق حسن است اگر پرده اگر پرده دراست نور این آینه زنگ خود و پرواز خود است فکر معماری آتشکده ای دارد اسیر از خیال ستمت خانه برانداز خود است اسیر شهرستانی