سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۹۱۲: چنان از رهروان فیض شد روی زمین خالی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چنان از رهروان فیض شد روی زمین خالی که جای موج در دریاست چون نقش نگین خالی ز بس در خویش دزدیدند، از همت کریمان را ز دست جود چون بند قبا شد آستین خالی ز بس پهلوی موج او در آیین کرم خشک است ز دریا می کند از ننگ پهلو را زمین خالی بود هر قطره ی خون، تخم آهی چون سپند اینجا ازین ریحان مبادا باغ دل های حزین خالی به غیر از حلقه ی فتراک یارم خوابگاهی نیست مبادا از سر من هرگز آن دامان زین خالی سلیم از اضطراب مور عاجز، برق می خندد ز خرمن دامن خود را برد چون خوشه چین خالی سلیم تهرانی