سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۷۹: بیا و وصف زلف یار بشنو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیا و وصف زلف یار بشنو دمی بنشین حدیث مار بشنو حدیث زلف او را از دلم پرس درازی شب از بیمار بشنو ندارم اختیار گریه امشب به در می گویم، ای دیوار بشنو! سخن بهر تو تا کی بشنوم من تو هم درد دلم یک بار بشنو سلیم این پند را از من نگه دار سخن کم گو، ولی بسیار بشنو بس که چین دارد خم ابروی او زلف دلگیر است در پهلوی او باد را ره نیست پیش او، مگر گل به ما گاهی رساند بوی او آسمان جز از ره افتادگی سبز نتواند شدن در کوی او می توان گفتش غزال شیرگیر خون شیران می خورد آهوی او از خیال طره ی او چشم من نافه ی مشک است و مژگان موی او با کدامین رو، نمی دانم سلیم می شود آیینه، روباروی او سلیم تهرانی