سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۸۰۹: ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز بی پروایی چشمت دل آزرده ای دارم لبت هرگز نمی گوید نمک پرورده ای دارم دماغ من پر است از بوی آن گل، کس چه می داند که در ویرانه ی خود، گنج بادآورده ای دارم امینی نیست غیر از خاک این گلشن که بسپارم به دامن همچو گل، مشت زر نشمرده ای دارم چه منت در قیامت عشق او را بر سرم باشد ز زخم تیغ او، نه خورده ای، نه برده ای دارم! قیامت هم گذشت و دامن آن تندخو نگرفت میان کشتگان او، چه خون مرده ای دارم سلیم از باغبان ممنون گل هرگز نخواهم شد که از دل در بغل دایم گل پژمرده ای دارم سلیم تهرانی