سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۶۹۵: عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مباش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشقی، دیگر به فکر منزل و مسکن مباش آشیان خود بسوزان، یا درین گلشن مباش تا توانی مشق فریادی بکن ای عندلیب من ز کار افتاده ام، باری تو همچون من مباش آن قدر کز دستت آید، پیرهن را چاک کن پای بند بخیه همچون رشته ی سوزن مباش دستگیر ناتوان باش دایم چون سبو تا توانی همچو جام باده مردافکن مباش ای زلیخا، چند کوری می دهی یعقوب را؟ مانع یوسف شدی، از بوی پیراهن مباش در میان خلق نتوان ساختن کاری سلیم سبز اگر خواهی شوی ای دانه در خرمن مباش سلیم تهرانی