سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۹۸: پرتوی هردم به دل فیض الهی افکند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پرتوی هردم به دل فیض الهی افکند وقت آن آمد که داغ ما سیاهی افکند سرفرازی از سر عریان بود خورشید را شمع سر در پیش از صاحب کلاهی افکند می شود لب تشنه را معلوم، راز تشنگی بر لب دریا اگر گوشی چو ماهی افکند لاله در باغ از نوید مقدم او همچو شمع تاج خود را پیش باد صبحگاهی افکند کوششی دارد پی سرمایه ی خود هرکه هست بخت من بردارد، ار داغی سیاهی افکند چشم مستت ریخت خونم را، بلی اینش سزاست هرکه طرح آشنایی با سپاهی افکند چتر سبز تاک را نازم که مستان را سلیم سایه اش در سر هوای پادشاهی افکند سلیم تهرانی