سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۴۹: قلم من که سخن با ورق دل دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
قلم من که سخن با ورق دل دارد همچو خورشید بسی صفحه ی باطل دارد بود از شوق خرابات و حرم هر بیتم لیلی عشوه طرازی که دو محمل دارد! گر به تعمیر نشد حاجت این دیر خراب خم می پای چو طاووس چه در گل دارد؟ چند خمیازه دهد ساغر ما را چون گل آخر از شیشه بپرسید چه در دل دارد باده ی عیش تمنا مکن از جام هلال شیشه ی سبز فلک، زهر هلاهل دارد این که هردم به سر خرمن ما می تازد کیست کز برق بپرسد که چه حاصل دارد نرود از سر راه تو چو گل، پنداری ریشه از جوهر خود آینه در گل دارد چه غم از آفت چشم بد اختر، که سلیم داغ تعویذ خود از زخم، حمایل دارد سلیم تهرانی