سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۱: دگر عشق بر جان غم پرورم زد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دگر عشق بر جان غم پرورم زد چو پروانه آتش به بال و پرم زد جهان تیره گردید، گویا ز غفلت صبا پشت پایی به خاکسترم زد چو گل گشت دستارم آشفته بر سر ز بس بی رخ او جنون بر سرم زد من آن بلبل عاجز ناتوانم که سوسن درین باغ با خنجرم زد دل و دین و هوش مرا کرد پامال سلیم آن سواری که بر لشکرم زد سلیم تهرانی