سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۳۹۶: شد بهار و شمع با گل آشنایی می کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شد بهار و شمع با گل آشنایی می کند آشنایی از برای روشنایی می کند با تپانچه می توان تا چند رو را سرخ داشت؟ چهره را لعلی شراب کهربایی می کند با کسی الفت مکن هرگز که یاران را فلک آشنا با یکدگر بهر جدایی می کند هیچ صید از پنجه ی خونین صیادی ندید با دل من آنچه آن دست حنایی می کند آنکه دل بر صحبت عمر سبکرو بسته است خواب خوش در سایه ی مرغ هوایی می کند هرکه می خواهد به تنهایی کند شهرت سلیم همچو عنقا دخل در کار خدایی می کند سلیم تهرانی