سلیم تهرانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۵: چشم تو ز بیماری خود بر سر ناز است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چشم تو ز بیماری خود بر سر ناز است مژگان تو همچون شب بیمار دراز است راهی چو سوی کعبه ی دل نیست، چه حاصل کز جاده این بادیه چون سینه ی باز است از سلسله ی بندگی آزاد کسی نیست در طاعت افلاک، زمین مهر نماز است آهنگ شکست بت و بتخانه بهانه ست از هند همین مطلب محمود، ایاز است تکلیف به آتش نتوان کرد کسی را چون شمع، زبانم به سر خویش دراز است بی نغمه سلیم از گل و می دست کشیدیم شیرازه ی هنگامه ی ما رشته ی ساز است سلیم تهرانی