فیض کاشانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۹: کتبت قصّة شوقى و مدمعى باکى
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کتبت قصّة شوقی و مدمعی باکی بیا که بی تو به جان آمدم ز غمناکی‏ زمانه را نتوان دید بی امام زمان فکیف حالک یا دهر! ایّ مولاکی‏ ز خاکپای تو داد آبروی لاله و گل چو کلک صنع رقم زد به آبی و خاکی کرا رسد که کند عیب دامن پاکت که همچو قطره که بر برگ گل چکد پاکی کسی چگونه ز وصف تو دم تواند زد که سرّ صنع خدائی ورای ادراکی‏ همیشه در نظری گرچه دوری از بر ما ز وصل هجر تو هم شاکریم و هم شاکی رسوم شرع به تدریج از میان برداشت فقیه جاهل و کاهل ز جهل بی‏باکی‏ ***** به قدر آنچه توانیم فیض می‏گوئیم که زاد رهروان چستی است و چالاکی‏ فیض کاشانی