فیض کاشانی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۶: اماما در فراقت شد هزاران رخنه در دینم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اماما در فراقت شد هزاران رخنه در دینم بیا یک بار دیگر کن ز نو اسلام تلقینم به آن مستظهرم جانا که دل مأوای تو گردد مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم شب رحلت هم از بستر روم تا قصر حورالعین اگر در صبح جان دادن تو باشی شمع بالینم از آن ترسم من بی‏دل که پیش از روز وصل تو به تلخی ناگهان از تن برآید جان شیرینم جهانِ فانی و باقی فدای آل پیغمبر طفیل نور ایشان است هر چیزی که می‏بینم حدیث آرزومندی که ثبتش کرد فیض اینجا بود ارواح اشعاری که حافظ داد تلقینم ***** هرچند پیر و خسته دل و ناتوان شدم هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم فیض کاشانی