واعظ قزوینی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۲: بکش تیغ ای ستمگر تا جهانی جان بکف گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بکش تیغ ای ستمگر تا جهانی جان بکف گردد کمان بردار، تا خورشید نارنج هدف گردد از آن رو درج دل در دامن این دشت نگشایم که میترسم گرامی گوهر غمها تلف گردد بهمواری نصیحت بیش در دلها اثر دارد ز نرمی قطره باران، در گوش صدف گردد ز فکر این غزل آمد بیادم درگه شاهی که سنگ از فیض خاک درگهش در نجف گردد بظاهر گرچه پروردم، ز خاک درگهش واعظ دل دیوانه ام در بر مجنون جان بکف گردد واعظ قزوینی