نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۴۶۷: درمان ضعف دل به لب نوشخند کن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
درمان ضعف دل به لب نوشخند کن حرفی بگوی و مشک و گلابی به قند کن لب پاک از ترشح آب حرام کرد طرف ردا به گردن صوفی کمند کن بوی عبوس عارف شهرم دماغ سوخت خادم بیار مجمر و فکر سپند کن زهرم به رگ ز حاسد بدگوی می دود نیشم ز دل برآر و علاج گزند کن با ما بد است خصم که خود از چه خوب نیست گو اشتلم به طینت ناارجمند کن آن کس که دین ندارد و گوید که عارفم تکفیر او به ملت هفتاد و اند کن تا کی چو موج آب به هر سو شتافتن در عین بحر پای چو گرداب بند کن نقدت همه ز روی ریا قلب مانده است صراف خویش شو سخن چون و چند کن دشمن اگر به سفره تو میهمان شود سربخش و نام خویش به همت بلند کن آرایش برون چه کنی پشم گوسپند گرگی که در درونست تو را گوسپندکن افغان که سوختی و به مرهم نمی خری آن را که داغ می نهی اول پسند کن عالی نموده عشق «نظیری » مقام تو معنی بلند آور و دعوی بلند کن نظیری نیشابوری