نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۴۵۱: ضبط حرفی می کنم کز وی زبان می سوزدم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ضبط حرفی می کنم کز وی زبان می سوزدم شکوه ای در دل گره دارم که جان می سوزدم پاس تن از دور می دارد شب هجر تو جان بسکه از داغ جدایی استخوان می سوزدم جای شیون دود آهم از دهان سر می زند بسکه از سوز درون بر لب فغان می سوزدم خواستم شمعی که از وی خانه ام روشن شود وه چه دانستم که رخت و خانمان می سوزدم مهربانان زودتر بخشید خونم را به او بی گناهم کشته و از بیم آن می سوزدم کرده ام در بی خودی آهی که از وی دور باد کرد لب تب خال و از دل تا زبان می سوزدم از که می نالد «نظیری »؟ باز مرغ دام کیست؟ عیب گویی های آن آتش بیان می سوزدم نظیری نیشابوری