نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۳۵۰: رمید طایر جانم ز آشیانه خویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رمید طایر جانم ز آشیانه خویش که در هوای تو خوش یافت آب و دانه خویش دل از قفای نظر کو به کوی می گردد نظر ز شوق تو گم کرده راه خانه خویش ز باغ رفت گل و بلبلان خموش شدند من اسیر همان عاشق فسانه خویش کسی که واقف ذوقی شود نمی بینم بغیر خویش که می رقصم از ترانه خویش به شب که دردی دردی به کام دل ریزند کنم به روز طرب از می شبانه خویش مروت و کرم از دیگری نمی بینم نشسته ام به گدایی بر آستانه خویش ز بس که دور زمان را ز خسروان ننگ است زمانه نازد اگر گویمش زمانه خویش به گنج خانه محمود مدح نفروشم به شاهنامه خرم بیت عاشقانه خویش تو را که نقد جهان باید از طلب منشین مرا خوش است دل از داغ جاودانه خویش اگر ز برهمنان سرکشی، نیازارند تو را که هست بت خویش در خزانه خویش دلی به شرط «نظیری » نهاده بر سر راه به هر که تیرزند می دهد نشانه خویش نظیری نیشابوری