نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۳۴۱: بلاست خط نگارین و زلف خود به خمش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بلاست خط نگارین و زلف خود به خمش دگر ز فتنه چه بر سر نوشته تا قلمش به این جمال و نکویی که اوست می ترسم موحدان به خدایی کنند متهمش اگر فریب ملایک دهد عجب نبود که یاصمد بنویسند جای یاصنمش شبی به ناله دلش را اگر به دست آری به هر امید توان کرد تکیه بر کرمش دلی که راه به آن چشمه زنخدان برد مسیح آب خضر می دهد به جام جمش شعور نیست که یک دم به خویش پردازم خرابم از قدح التفات دم به دمش اگر زین به رگم ریش باخبر نشوم ز پای تا بسرم محو لذت المش به قید زلف گره گیر او گرفتارم دریغ جان نتوانم فشاند در قدمش پریده دل به هوای کسی «نظیری » را که گرد کعبه بگردد کبوتر حرمش نظیری نیشابوری