نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۳۲۸: بزم خالی می شود مطرب خموش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بزم خالی می شود مطرب خموش ساقیا جامی بده جامی بنوش تلخی از میگون لبان در کام ریز نیم مستم از شراب نیم جوش در دم آخر گران تر ده قدح تا برندم مست از مجلس بدوش دل به بدخویی نمی آید به دست لطف و حسنت هست، در خوبی بکوش گر گره بگشایی از بند قبا خار گردد گل به جیب گل فروش غمزه صد جا پرده دل می درد تو خوشی می گوی و پندی می نیوش تو درم بگشای، هرکس خوب نیست پرده گو بر روی نازیبا بپوش هیچ می دانی که در صحرا و باغ تا سحر از غیب می آید سروش خار و گل در جوش و ما شب خفته ایم ناطقان خاموش و گنگان در خروش صد چو بلبل مست دستانت شود گر برآری پنبه همچون گل ز گوش در غمم گفتی «نظیری » را چه رفت هقل هوش و هقل هوش و هقل و هوش نظیری نیشابوری