نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۲۵۲: به غمزه روز الستم همین معامله بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به غمزه روز الستم همین معامله بود ابد رسید و نیاسودم این چه مشغله بود نصیب من ز ازل درد بی دوا گردید که بردباری هرکس به قدر حوصله بود ببوی من سبب اجتماع دل ها گشت جنون که باعث آشفتگی سلسله بود به صفحه نقش خط و خال خویشتن نقاش نکو کشید که آیینه در مقابله بود دلم ز سر دهانش به قیل و قال افتاد لطیفه یی ز لبش صد هزار مسئله بود لبش به دادن کامم نمود جهد اما به غمزه کرد حوالت که بد معامله بود فریب قول بداندیش گرگ فاسد گشت ربود یوسفی از ما که چشم قافله بود به نکته گفت خجل می کنم «نظیری » را ز قول خویش فراموش کرد این صله بود نظیری نیشابوری