نظیری نیشابوری
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۸: شادی عشق تو هنگامه غم برهم زد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شادی عشق تو هنگامه غم برهم زد شور حسنت نمکی بر جگر آدم زد شب ز دیدار تو گردید به مهر آبستن جامه بر سنگ ز سور رخ تو ماتم زد شهد لب های تو دکان طبیبان در بست دست در دامن تیغ نگهت مریم زد کعبه آمد حجرالاسود خالت بوسید غوطه در موجه چاه ذقنت زمزم زد تا قضا خال بهشتی جمال تو بدید شست آن خال که بر ناصیه آدم زد به سخندانی تو طفل ندیدست کسی گره اعجاز لبت بر نفس مریم زد عشق دوشاب دل آن روز که سودا می پخت مایه مهر برین شیره جان ها کم زد دوش می خواست قدم بر من افتاده نهد کند خاک من و بر دیده نامحرم زد دولت از فیض دم صبح «نظیری » دریافت در به غواص ندادند که بی جا دم زد نظیری نیشابوری